به گزارش قدس آنلاین، امروز ۲۸ صفر سالروز رحلت پیامبر اعظم (ص) است. وجود مقدسی که خداوند متعال تمام جهان را به یمن او و عترت پاکش آفرید و نور او اول مخلوق خداوند است. پیامبری که خداوند حکیم بارها در قرآن کریم او را ستوده است. امام باقر (علیه السلام) در روایتی چنین میفرماید: «من أصیب بمصیبة فلیذکر مصابه بالنبی (صلی الله علیه و آله) فانه من أعظم المصائب» (کافی ج ۳ ص ۲۲۰) هر کس به مصیبتی گرفتار شد، پس باید مصیبت خود را نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله) بیاد آورد پس همانا که مصیبت پیامبر از بزرگترین مصیبتهاست.
پیامبر خاتم آینه تمامنمای اخلاق، زهد و پرهیزگاری بودند و در پرتو آموزهها و رهنمودهای نجات بخش ایشان مسلمانان، فصل نوینی را در تاریخ بشریت رقم زدند. آخرین فرستاده پروردگار با رهنمون ساختن بشر به سوی سعادت حقیقی و نمایان کردن جلوههای دیگری از دنیای هستی به پرورش امتی یکتاپرست و آزادیخواه در سراسر گیتی پرداختند. هدف ایشان تحول فرهنگی جامعه بشری بود.
در نزد متفکران علوم اجتماعی، پیریزی جامعه ایده آل دغدغهای دیرینه است و هرکدام طرحی برای ساختن جامعه مطلوب ارائه دادهاند: اوتوپیا، مدینه فاضله، شهر خدا، جامعه بی طبقه و… اسمهای آشنایی برای طرح جامعه ایده آل است. در اسلام، هم در مقام طرح و هم در بنای جامعه ایده آل نمونه قابل مطالعه وجود دارد و دست مسلمانان در این زمینه تهی نیست. دوران حاکمیت ده ساله پیامبر (ص) در مدینه النبی زمان پیریزی یک جامعه نوین است که هم در زمان خود و هم در دورههای بعدی میتواند الگو قرار بگیرد.
جامعهای که پیامبر (ص) براساس مبانی اسلام تأسیس کرد و اندیشه حکومت اسلامی را در آن ترویج نمود، جامعهای مبتنی بر ارزشهای اخلاقی و الهی و کمالات انسانی است و بی طرفی افراد جامعه و دولت و حکومت نسبت به ارزشها و کمالات و اخلاقیات بی معناست، در حالی که جامعه مدنی غربی چنین است. جامعه دینی و حکومتی که پیامبر (ص) موسس آن بود بر مبنای مشروعیت نظام با منشأ الهی بنا شده است.
به همین مناسب قصد داریم با بررسی الگوی حضرت محمدمصطفی (ص) در ایجاد انقلاب فرهنگی و اجتماعی، به تبیین ویژگیهای حکومت رسول الله (ص) بپردازیم، از این رو به گفتگو با محمدجواد یاوری، پژوهشگر تاریخ اسلام نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید.
فرهنگ جامعه جاهلیت؛ متأثر از خواستهها و امیال انسانی
حجت الاسلام محمدجواد یاوری، پژوهشگر تاریخ اسلام و استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه پیش از بعثت حضرت رسول (ص) وضعیت فرهنگی و اجتماعی متأثر از نظامات قومی و قبیله، منفعت طلبی، باورها، ارزشها و رفتار جناحها و جریانهای حاکم در جزیرةالعرب بود. گفت: در آن زمان وضعیتی در جامعه حاکم بود که در آن، توجهی به ارزشها و باورها و مسائل دینی و مذهبی وجود نداشت، چراکه در این صورت جامعه در مسیر پیشرفت، عدالت، تقوا و توحید قرار میگرفت و توزیع قدرت، ثروت و جایگاه اجتماعی در آن جامعه به نفع جریان توحید محور، رقم میخورد، در این بین عدهای از افراد سودجو در پی تحقق اهداف خود، تلاش کردند تا جریان شرک و نظامات قومی و قبیلهای را ضمیمه اقدامات خود کنند و با تکیه بر آن، خواستهها و اقدامات خود را توجیه کنند.
تغییرات فرهنگی عصر پیامبر (ص)
وی افزود: نتیجه این نوع نگرش و رفتار، به وجود آمدن جامعهای بود که فرهنگ متأثر از دین و آئین انبیا گذشته را کنار گذاشته و فرهنگ متأثر از خواستهها و امیال، را جایگزین میراث پیشینیان نمود. به عنوان مثال نگاهی که «زن» را جنس درجه دوم میدانست و او را ضعیف میخواند، جایگاه و شخصیتی برای او قائل نبود و حتی گاهی به خاطر مسائل دنیوی، حق زندگی را از او میگرفت و زنده به گورش میکرد. یا مسائل و رقابتهایی که هیچ بنیانی نداشت و بر پایه ظلم و ستم بود، حتی نوع پوشش مردم و خوراک متأثر از نگاه دوران جاهلیت بود، در تربیت فرزند و انتخاب شغل نیز نگاه غیر ارزشی و ناپسند حاکم بود.
یاوری با اشاره به انقلاب پیامبر اکرم (ص) در مسائل فرهنگی و اجتماعی عنوان کرد: برای تغییر سبک زندگی مردم، تأثیر گذاری در نوع نگاه مردم، باورها و ارزشهای آنها، رفتارهای دینی، اخلاقی و اجتماعی و تغییر فرهنگ جاهلیت، به یک فرهنگ عمیق که قدرت رویارویی و هماوردی با فرهنگ عصر جاهلیت را داشته باشد، نیاز داشت، فرهنگی که بتواند تغییرات عمیق ایجاد کند، با دل و جان مردم ارتباط عمیق برقرار کند و ارزش افزوده و زندگی مردم را متأثر از خود کند.
تحول اساسی در حوزه سبک زندگی
وی با بیان اینکه دین مبین اسلام، ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعی مؤثری را برای مردم به ارمغان آورد، تصریح کرد: دین اسلام، به ویژه در حوزه سبک زندگی و روابط اجتماعی مردم و به عبارتی در حوزه رفتارهای اجتماعی مردم، آداب و رسوم و سبک زندگی آنها تحول اساسی ایجاد کرد. به عنوان نمونه همانطور که اشاره کردیم، زن در این وضعیت فرهنگی جدید که اسلام نامیده میشد، دارای شخصیت، جایگاه و منزلت شد، تواناییهای او مورد توجه قرار گرفت، در حوزه روابط اجتماعی مردم با یک دیگر، در زمینه خوراک و پوشاک افراد نیز تحولات اساسی اتفاق افتاد. در این دوران فرهنگ جامعه نه تنها متأثر از فرهنگ عصر جاهلیت که نگاههای قومی و قبیلهای، وابستگیهای خونی ملاک برتری و تمایز افراد نبود، بلکه تقوا و ایمان و حرکت در مسیر توحید، ملاک و پایه اقدامات بود و به نوعی تمام دستورات پیغمبر اکرم (ص) جایگزین همه مسائل فرهنگی و اجتماعی قبل شد.
این پژوهشگر تاریخ اسلام، افزود: انقلاب پیامبر (ص) در تغییر وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه چند نکته اساسی دارد، نخست اینکه باورها، ارزشها و رفتارهای نادرست و ناپسند عصر جاهلیت به مردم یادآوری و آسیبهای آن بیان میشد و پس از آن، باورها و ارزشهای اسلامی در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی برای آنها تبیین و ظرفیتهای آنها برای مردم روشنگری میشد، در ادامه نیز تأثیراتی که این نوع نظام بر جامعه داشت، مشخص میشد، بنابراین مردم با درک تأثیرات و تفاوتهای عصر پیغمبر (ص) و عصر جاهلیت و اطلاع از مسئله ایمان، کرامت انسان، سعادت آدمی در دنیا و آخرت، رفتارهای اجتماعی، تأثیرات دنیوی و اخروی اعمال و … از وضع موجود خشنود میشدند.
وی با اشاره به تأثیر دستورات اسلام بر زندگی مردم، اشاره و تصریح کرد: در دوران پیغمبر (ص) تاکید بر مسائل ارزشی و بیان تأثیرات یک اقدام بر زندگی مردم، باعث میشد جامعه به سوی صلاح و منافع مشترک جامعه حرکت کنند، به عنوان مثال در حوزه تعلیم و تربیت، زمانی که اسلام علم اندوزی را یک فریضه واجب و ضروری دانست، مردم به کسب علم و دانش روی میآوردند، در این دوره شاهد هستیم که مردم قدرت مطالعه دارند و به هر میزان که علم آنها بیشتر شود، عقلشان کاملتر و قدر درک و فهم و تحلیل مسائل در آنها بیشتر میشود.
منبع: مهر
نظر شما